سلامی به سرخیه دلهای هجران دیده......

سلامی به سرخیه دلهای هجران دیده......

دوباره جمعه از راه رسید. دوباره ادینه عاشقی که منتظرش بودیم اومد. صبح جمعه وقتی از پس هفته سر میرسه, وقتی چشم باز می کنیم و میگیم جمعه اومده, اول از همه یه سلام. یه سلام, به صاحب روز جمعه. . .

سلام به مولایی که امیدواریم از راه برسه و جمعه های دلتنگی ای رو که حسابش از دستمون در رفته رو به پایان برسونه. . .

اقا جون...

کی میای؟ جمعه هفته پیش منتظرتون بودم. این جمعه به خودم گفتم: نه دیگه. این جمعه حتما جمعه اخره............................

ما ادمها با اینکه میدونیم جمعه روز عزیزیه. با اینکه می دونیم مسافری داریم که ممکنه هر ان از راه سر برسه, ولی بازم بعضی هامون خواب می مونیم... تازززززه اونهایی مون هم که به زور زنگ ساعت از خواب بیدار میشیم, همچین که خواب از چشمهامون می پره یاد درسها و برنامه های روزانمون می افتیم. یاد اردوها و گردشهای دست جمعی. یاد مهمونی های خانوادگی و کلی برنامه های عقب افتاده لذت بخش دیگه, که همشون تلنبار شده برای روز جمعه. . . .

پس کی باید خودمونو برای بزرگترین مهمونیه زندگی مون اماده کنیم؟ کی باید اب و جارو دست بگیریم و خونه دلمونو از هر چی پلیدی و نامردیه پاک کنیم؟

کی می خوایم به یاد مهمونمون باشیم؟ این ادینه ای که به اسم مهمونمونه اینطوری فراموشش می کنیم و گرفتار کارای دنیامون میشیم. چه برسه به روزای دیگه.........

حالا با این اوضاع و احوال, جرئت میکنی اسم عاشق رو خودت بذاری؟

اقاجون.......

می دونم عابروی هر چی عاشقه بردیم, ولی هستن کسایی که از روی عادت العجل نمی گن و منتظر واقعی اند.

گل نرگسم.......

به خاطر اونا بیا اقاجون. به خاطر اونا بیا.........

مهدی جان بیااااا

««««التماس دعا»»»»
««««اللهم عجل لولیک الفرج»»»»
««««العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان ادرکنی ادرکنی ادرکنی»»»»


                                            

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد